10 کاربرد Think در انگلیسی

think به فارسی

Think به فارسی به معنای فکر کردن است. حالت گذشته think و حالت Past Participle آن نیز thought است. همچنین این کلمه به معنی باور داشتن و داشتن نظری درباره چیزی است.

کاربردهای Think به انگلیسی

در این نوشته می خواهیم 10 استفاده از کلمه Think در انگلیسی را به شما نشان دهیم. به این کاربردها اصطلاحا همایند یا collocations نیز می گویند. فواید خواندن این همایندها این است که، مثلا شما می دانید معنی کلمه Think به معنای فکر کردن است، اما ترکیب این کلمه با کلمات دیگر در جاهای خاصی کاربردهای بیشتری دارد. ده مورد از این کاربردها را در اینجا میاوریم :

پیشنهادهای ویژه

خرید آنلاین بسته جامع آموزش واژگان و لغات انگلیسی

بسته کامل آموزش افزایش دایره لغات

بسته تخصصی آموزش لغات، دایره لغات خود را با این بسته کامل کنید

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر

دیگر معنی هیچ لغتی را فراموش نخواهید کرد! بهترین روش علمی برای به خاطر سپردن و حفظ کردن

1) I personally think

این عبارت به معنی “من شخصا فکر می کنم…” است و جایی به کار می رود که می خواهید تاکید کنید که این نظر شخصی شما است و بقیه ممکن است چنین نظری نداشته باشند.

A lot of my co-workers don’t like the boss, but I personally think he’s a good man.

2) I honestly think

وقتی از عبارت honestly به معنای “صادقانه” استفاده می کنیم که می خواهیم تاکید کنیم این نظری که داریم نظر واقعی و از ته دل ما است، دروغ نمی گویید و حرف دلتان را می زنید.

I honestly think it is better to be a failure at something you love than to be a success at something you hate. (quote)

3) I’m inclined to think / I tend to think

از این عبارت وقتی استفاده می کنیم که نظری داریم اما این نظر بسیار قوی نیست. یعنی حدس می زنیم ممکن است اشتباه باشد.

Personally, I’m inclined to think that the poll’s strengths are more important than its weaknesses.

4) I’d hate to think / I shudder to think

این عبارت یعنی شما در مورد چیزی نظری و فکری دارید که بد است. چیزی که به نظرتان درست است اما دلتان نمی خواهد درست باشد. دقت کنید ممکن است به اشتباه فکر کنید معنی جمله “من از فکر کردن متنفرم” است. اما در واقع گوینده می گوید : “من فکر می کنم که متاسفانه … “

دقت کنید قدرت shudder از hate هم بیشتر است و قوی تر است.

I’d hate to think our values are changing

I shudder to think what would happen if we started a nuclear war.

5) Can’t think straight

این عبارت به این معناست که شما بسیار حساس شده اید، فکرتان مشغول است، نظرم فکری شما از بین رفته است و یا حواستان پرت است. در مجموع به این معنی است که نمی توانید خوب فکر کنید.

When the police officer started asking me questions, I was so nervous that I couldn’t think straight. (منبع)

6) Think carefully/deeply/long and hard

تمام این عبارات به این معنی است که شما به موضوعی بسیار زیاد و عمقی فکر کرده اید، تمام ابعاد آن را در نظر گرفته اید و در آن موضوع تصمیم سریع و عجله ای نگرفته اید.

I thought long and hard about my leaving my job.

7) Think rationally/logically

این عبارات به معنی منطقی فکر کردن و درست فکر کردن است، بدون اینکه اجازه دهید احساسات یا عواطف بر نظرات شما تاثیری بگذارند. یک مثال ببینیم :

People don’t think rationally in a car accident.

8) Think nothing of (doing something)

استفاده از این عبارت درباره انجام دادن چیزی، یعنی چیزی یا کاری را عادی تصور می کنید و اصلا فکر نمی کنید این کار غیر عادی است. (هر چند ممکن است بعدا بفهمید)

He’s rich, so he thinks nothing of spending $2,000 on a restaurant.

He thinks nothing of running 8 miles.

9) Think highly of someone

این عبارت به این معنی است که شما شخصی را بسیار بالا می دانید، برای او احترام زیادی قائل هستید و او را تحسین می کنید.

It’s hard to find somebody who doesn’t think highly of John

10) Think twice

این عبارت یعنی دوباره فکر کردن، یعنی درباره موضوعی دقت کنید و سریع تصمیم نگیرید. همچنین به این معنی است که شک دارید که نظرتان درست است و بررسی می کنید که آیا نظر خوبی است یا نه؟

Hearing about the high crime rate made me think twice about buying a house in that neighborhood.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Please select your product
اسکرول به بالا